ولی یک نکته را نباید فراموش کرد که برگزاری جشنواره در یکی دو دهه گذشته نشان داده است که کیفیت تا حدودی به دست دبیر جشنواره نیست چرا که در مقاطعی سکان از دست سکاندار در می رود و پس از آن نتیجه به شانس دبیر خوشبخت بستگی دارد که به کدام سمت برود.
مقایسه
در هفته گذشته اتفاقات متعددی در زمینه موسیقی رخ داد؛ چندین کنسرت در مکانهای مختلف و مصاحبهها و انتشار آثار جدید و... که متاسفانه ما نمی توانیم به همه آنها برسیم.
اما چند کنسرت به طور همزمان در یکی دو شب و در چند محل برگزار شد که اگر امکانی بود تا همه این اجراها را مثل چند عکس کنار هم میگذاشتیم و آنها را با هم مقایسه می کردیم آن نتیجه مطلوب و مورد نظر را به دست میآوردیم.
یک گروه چهار نفره نوازنده گیتار از اسپانیا برای اجرای کنسرت به ایران آمده بودند که هفته پیش بدون تبلیغات در سالن رودکی در دو شب به اجرای قطعاتی از موسیقی آمریکای لاتین پرداختند.
این گروه در کمال سادگی و با روحیه و انرژی مثبت و سرشار خود «موسیقی» خالص را به حضار هدیه دادند و چنان وجدی در سالن به وجود آوردند که کاملاً در چهره افراد مشخص بود.توجه به رنگ و فرم لباس، دقت در اجرا و تدوین قطعات، آرامش ،صحبت های بجا و به موقع و نگاه های مهربانانه و خوب آنها به کمک اجرای موسیقی آمده بود تا تماشاگر بتواند از لحظات خود لذت ببرد.
اهداف فراموش شده
یک گروه سنتی در همین ایام در جای دیگری کنسرت داشت که هدف آنها از اجرای برنامه مشخص نبود، نه موسیقی نه شعر نه پیام و نه رعایت آداب صحنه و پوشش مناسب و هماهنگ! متاسفانه اهداف برگزاری کنسرت در ایران در حال مخدوش شدن است؛ غالب موزیسینهای ما فراموش کردهاند که اساسا برگزاری کنسرت برای چیست.
وقتی یک خانواده و اصولا مخاطبانی علاوه بر صرف هزینه مادی، وقت میگذارند و زحمت رفت و آمد را بر خود هموار میکنند، میخواهند یکی دو ساعت را به خوبی و در فضایی نشاط آور با شنیدن و دیدن صحنههای زیبا و خاطره آمیز سپری کنند، نه این که شاهد ناهماهنگی، اجرای بد و صدای ناکوک ساز و آواز باشند .
سنت حسادت
«حسادت اهل موسیقی به خصوص خوانندگان نسبت به هم سابقهای چند هزار ساله دارد؛ درگیری باربد با رقبای خود در دربار ساسانیان و بعدها حسادت اهل موسیقی نسبت به ماهان کرمانی (موصلی) در دوران خلافت هارونالرشید و زندانی شدن این موسیقیدان تاثیرگذار در اثر تخریب و تحریک همگنانش. امروز نیز می توان این سنت را در کشورمان به خوبی ببینیم.»
اشتباه نشود !این نوشته از ما نیست بلکه گفته و نوشته جناب استاد محمدرضا لطفی است که اخیرا در جلد یکی از آثارمنتشرشده نوشته است.